بازدید امروز : 417
بازدید دیروز : 141
چیکارکنم که دلم پربشه ازعشق بخدا؟
خوشحالیم که با شما سخن میگوییم. و بیشتر از این خوشحالیم که مخاطب ما یاد خدا را همیشه همراه خود دارد. کسی که در همه حال خود را در محضر مولایش میبیند و نزد او حاضر است، همیشه مورد لطف و عنایت او قرار دارد.
البته حضور با دوری نمیسازد. یعنی اگر ما خودمان را در محضر حضرت رب میبینیم ، به اطاعتش مشغول میشویم و همین بندگی و اطاعت هر لحظه ما را به او نزدیکتر میسازد. پس هر نافرمانی باعث دوری است و درمان آن توبه و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام است تا جبران ما فات بشود.
پس یک راه نزدیکی و عشق به خدا توسل و التماس به اهل بیت علیهم السلام است. البته به شرطی که واقعا قصد کنیم گناهی از ما سر نزند.
در عشق هاى حقیقى و مقدس، روح انسان صفا و نورانیت فوق العاده اى پیدا کرده، و همه چیز را جز معشوق حقیقى - که مظهر کمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد و تحمل سختى ها و ناملایمات را براى رسیدن به وصال او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنایت و لطفش آسان مى کند و هنگامى که «در بیابان به شوق کعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغیلان غمى به دل راه نمى دهد» در این بخش از حدیث قدسى، درباره واژه «عشق» بهره مند مى شویم، که آمده است: «هنگامى که بنده ام توجه به من پیدا کند، آرزو و لذتش را در ذکر خودم قرار مى دهم و هنگامى که آرزو و لذتش در ذکر من باشد، به من عشق مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم و هنگامى که به من عشق ورزد، حجاب میان خودم و او را بر مى دارم، (تا به مقام شهود نایل شود)». V }هندى، علاءالدین، کنزالعمال، ج 1، ص 433، ح 1772.{V
عشق به خداوند و اولیاى او و هم چنین عشق به ارزش هاى والا، همواره چراغ راه عارفان دل سوخته و عالمانى است که اثرهاى بزرگ علمى از خود نشان داده اند. زمزمه هاى امیرالمؤمنان علیه السلام در دل شب و دعاى پر معناى «صباح» در صبحگاهان و جمله هاى دعاى «کمیل» و راز و نیاز امام حسین علیه السلام در روز عرفه و صحیفه سجادیه و...همه این ها اثرهاى گران بهاى این عشق مقدسند!
کوتاه سخن این که، هر اندازه معرفت آدمى نسبت به معشوق بیشتر شود، عشق به وصال در او شعله ورتر مى شود؛ به اطاعت، بندگى و تسلیم در برابر خواسته هاى محبوبش تن مى دهد.
در روایتى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم: «خداى عزّ و جلّ فرمود: محبوب ترین چیزهایى که بندگانم به وسیله آنها به من نزدیک مى شوند، انجام عملى است که به ایشان واجب کرده ام و او با نافله به من نزدیک مى شود، تا آن که دوستش بدارم، گوشش مى شوم که بدان مى شنود، چشمش مى شوم که بدان مى بیند، زبانش مى شوم که بدان سخن مى گوید و دستش مى شوم که بدان بر گیرد». V}کلینى، اصول کافى، ج 3، ص 54.{V
P}الهى اى فروغ هر دو عالم {E}الهى اى امید و عشق آدم {P
P}الهى عاشقم در سوز و سازم {E} منم مسکین، تو بنما سرفرازم {P
براى عاشق شدن پروردگار باید در مقام اطاعت، فرمانبردار بى قید و شرط او باشیم و از اطاعت دیگران در هر مقام، اگر فرمانشان برخلاف رضایت الهى است، دست بشوییم.
انسان عاشق در سایه عبودیت به جایى مى رسد که مى تواند به اذن پروردگار در جهان تکوین، تصرف کند، همان گونه که آهن سرد و سیاه بر اثر مجاورت با آتش، گرم و سرخ و فروزان مى شود، این حرارت و نورانیت از درون ذاتش نیست، بلکه پرتو ناچیزى از آتش به او افتاده و به این رنگ درآمده است. انسان عاشق براى به دست آوردن رضایت معشوق باید فقط به چیزهایى که سبب خشنودى او را فراهم مى کند بیندیشد؛ در درجه اول انجام واجبات الهى، نیز از انجام کارهایى که خشم معشوق را فراهم مى کند، دورى و بیزارى مى جوید؛ یعنى گناهان را بر اثر تهذیب نفس و زحمت هاى فراوان ترک کند تا بتواند مقدارى از عشق خداى سبحان را در خویشتن بیابد. V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: مکارم شیرازى، اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، نشر هدف، ج 1، بحث یقین و رضا.{V
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید